زندگی زیبایی
 
درباره وبلاگ


به نام خدایی که دغدغه ی " از دست دادنش " را ندارم ...
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 141
بازدید دیروز : 8
بازدید هفته : 151
بازدید ماه : 141
بازدید کل : 185067
تعداد مطالب : 135
تعداد نظرات : 50
تعداد آنلاین : 1


كد موسيقي براي وبلاگ

ماه من قدری تامل...!




 

 

وقتی که نشستم تا مطالعه کنم، نیمکت پارک خالی بود.

 

در زیر شاخه‌های طویل و پیچیده‌ی درخت بید کهنسال،

 

 دلسردی از زندگی دلیل خوبی برای اخم کردنم شده بود،

 

 چون دنیا می‌خواست مرا درهم بکوبد

 

پسر کوچکی با نفس بریده به من نزدیک شد. درست مقابلم ایستاد

 

 و با هیجان بسیار گفت:‌ “نگاه کن چه پیدا کرده‌ام!”

 

در دستش یک شاخه گل بود و چه منظره‌ی رقت‌انگیزی!

 

 گلی با گلبرگ‌های پژمرده.

 

 از او خواستم گل پژمرده‌اش را بردارد و برود بازی کند. تبسمی کردم،

 

 سپس سرم را برگرداندم.

 

اما او به‌جای آن که دور شود، کنارم نشست و گل را جلوی بینی‌اش گرفت

 

 و با شگفتی فراوان گفت: “مطمئنا بوی خوبی می‌دهد و زیبا نیز هست!

 

به همین دلیل آن را چیدم. بفرمایید! این مال شماست.”

 

آن علف هرز پژمرده شده بود، و رنگی نداشت،

 

 اما می‌دانستم که باید آن را بگیرم و گرنه امکان داشت او هرگز نرود.

 

از این‌رو دستم را به سوی گل دراز کردم

 

 و پاسخ دادم: “ممنونم، درست همان چیزی است که لازم داشتم.”

 

ولی او به جای اینکه گل را در دستم بگذارد،

 آن را در وسط

هوا نگه داشته بود، بدون دلیل یا نقشه‌ای…

 

آن وقت بود که برای نخستین‌بار مشاهده کردم پسری که علف هرز را در دست داشت،

 

 نمی‌توانست ببیند، او نابینا بود!

 

ناگهان صدایم لرزید، چشمانم از اشک پر شد.

 

او تبسمی کرد و گفت: “قابلی ندارد.” سپس دوید و رفت تا بازی کند.

 

توسط چشمان بچه‌ای نابینا، سرانجام توانستم ببینم،

 

 مشکل از دنیا نبود، مشکل از خودم بود و به جبران تمام آن زمانی که خودم نابینا بودم،

 با خود عهد کردم

زیبایی زندگی را ببینم

 

 و قدر هر ثانیه‌ای که مال من است را بدانم و آن وقت آن گل پژمرده را جلوی بینی‌ام گرفتم

 

 و رایحه‌ی گل سرخی زیبا را احساس کردم…

 

وقتی که دیدم آن پسرک، علف هرز دیگری در دست دارد، تبسمی کردم:

“او در حال تغییر دادن زندگی مرد سالخورده‌ی دیگری بود.”



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 19:51 ::  نويسنده : Gity